هوا ابری ست
هوا سنگین است
پیامی نیست
نم عطری از تو
ببار تا در آغوشت بکشم
باران من
Posted in اندر احوالات, انسانی, دلتنگی, سرآغاز, شعر, عکس on مارس 18, 2010| 4 Comments »
Posted in اندر احوالات, انسانی, حال, شعر on دسامبر 15, 2009| 1 Comment »
من آن جام شراب ام ، بی خود از خود
که ناگه ، بی هوا دستی به من خورد
از آن پس سرکه ام ، آب ام ، شرابم
زخود بی خود ، خودم ، بی خود زخود خود
.
.
پی نوشت ندارد .. یا مرا ببینید یا به جای بیت آخرشعرگونه ای بسازید…..
ترش روی و دهان دوز و شکر گوی